آشنایی کامل با خانه میرزا کوچک خان
میرزا کوچک خان یکی از مبارزین گیلانی بود که قضاوت تاریخ در مورد وی چندان شفاف نیست، البته که در گیلان بسیار محبوب است. پیرمرد های گیلانی از برخی رفتارهای سربازان میرزا دلگیر هستند اما اغلب خود او را انسانی شریف میدانند. خانه میرزا هم اکنون در شهر رشت آماده بازدید گردگشگران است.
- 1401/10/12
- استان : گیلان
- شهر : رشت
- دسته : مناطق توریستی ایران
آدرس : گیلان - رشت
تلفن : 66059000-021
میرزا کوچک خان یکی از مبارزین گیلانی بود که قضاوت تاریخ در مورد وی چندان شفاف نیست، البته که در گیلان بسیار محبوب است. پیرمرد های گیلانی از برخی رفتارهای سربازان میرزا دلگیر هستند اما اغلب خود او را انسانی شریف میدانند. خانه میرزا هم اکنون در شهر رشت آماده بازدید گردگشگران است.
میرزا یونس معروف به «میرزا کوچک» در ۱۲۹۸ ه در رشت متولد شد. در نوجوانی برای تحصیل علوم دینی قدم به مدارس مذهبی گذاشت و مدارج علمی را طی کرد.
در ۱۳۲۶ ه در گیلان به صفوف آزادیخواهان پیوست و برای مقابله با محمدعلی شاه روانه تهران شد. در جریان جنگ جهانی اول و در هنگامی که دستهای از نمایندگان و رجال سیاسی به خاطر وضع بحرانی کشور و حضور نیروهای بیگانه دست به مهاجرت زدند، کوچک خان با گرویدن به اندیشه «اتحاد اسلام» درصدد برآمد تا با راه انداختن تشکیلات نظامی به مبارزه علیه استبداد رضاخانی و سرسپردگیها، پیمانهای ننگین و تحمیلی بیگانگان و مداخلات آنان در امور داخلی کشور بپردازد و سرانجام پس از یک سلسله بحث و گفتگو قرار شد تا در گوشهای از ایران کانونی ثابت، برای مبارزه ایجاد شود.
خانه میرزا کوچک خان در رشت
خانه موزه میرزا کوچک خان جنگلی یکی از محبوبترین دیدنیهای رشت در بین مردم این شهر و گردشگران به شمار میرود که در مرکز شهر و در محله استادسرا قرار دارد.
این خانه پس از مرگ میرزا کوچک خان به دلیل عدم احساس امنیت ساکنین آن تخلیه شد و حدود ۸۰ سال پیش برادر میرزا کوچک خان به نام رحیم خان، خانه را به فردی به نام ابراهیمی کلیمی اصفهان فروخت. در سال ۱۳۲۷ مرحوم سیف الله ملک زاده مالکیت خانه را بر عهده گرفت و پس از مرگ وی، پسرانش، بخشهایی از خانه را فروختند و تنها قسمتی از آن که هم اکنون مورد بازدید قرار میگیرد، باقی مانده است.
شهرداری رشت با هدف جلوگیری از تخریب خانه، در سال ۱۳۸۰ خانه میرزا کوچک خان را خریداری نمود و در سال ۱۳۸۱ تصمیم به بازسازی بنا با معماری بومی گرفت. این خانه هم اکنون ۳۰۰ مترمربع مساحت دارد و از دو طبقه تشکیل شده که هر طبقهاش ۴ اتاق و ایوانی بزرگ دارد.
در حیاط خانه هم سردیسی از میرزا کوچک خان جنگلی به چشم میخورد که اطرافش با باغچههای کوچکی احاطه شده است. در طبقه اول خانه، کتابهایی مربوط به تاریخ گیلان و نهضت جنگل به چشم میخورد و در طبقه دوم نیز انواع وسایل شخصی میرزا کوچک خان مانند تفنگها، ظروف و غیره به نمایش گذاشته شدهاند. تصاویری از میرزا نیز در جایجای دیوارهای خانه خودنمایی میکند.
ماجرای عجیب سر بریده میرزا کوچک خان
اگر به کلمات پیاپی فوق دقت شود چنین تداعی میشود که بریدن سر گویا در قبرستان انجام گرفته باشد. که این خود میتواند غیرواقعی و روال مشاهدهنشدهای باشد که نه یادداشت سرتیپ مزبور همخوانی دارد و نه لزوم روایت حضور خانههای محلی و حضور رضا استکستانی را چون با همه دستپاچگی در اقدامات بین سر بریدن و دفن در گورستان (که معلوم نیست چقدر فاصله بین آنها بوده؟) که البته قبر آماده هم نداشته و مرگی که با روایت دیگر چند ساعت پیشتر اتفاق افتاده و شدت سرمای شب گذشته، چنین خون مایع روان هم سخت به باور میآید! و حال اگر بیان مزبور به منظور تحریک عواطف و احساس خواننده باشد البته با تاریخنویسی مغایرت دارد و متاسفانه سهلانگاری در ضبط خاطرات شخصی یا حوادث مسموع از آن جهت که ممکن است مطالب آن مایههای تاریخنویسی شود هم خود موجب شایعه اشتباهات میشود.
اما در روایتی دیگر آمده است که سر میرزا کوچکخان را آوردند به شهر در اردکان حرب، اما نعش گائوک همان جا ماند. بعد تلگرافی راپرت به تهران عرض کردم که سر میرزا کوچکخان در دفتر حاضر است. دستور آمد بفرستید به تهران. ملاحظه میشود که ارسال سر بریده هم به تهران دستوری بوده، یعنی برای رویت و نفس راحت کشیدن نه فقط دستور دفن در حسنآباد تهران! اما در میان خودیها نیز نوشته میراحمد مدنی قابل ذکر است؛ که اگر بعضی مطالب در آن نوشته ملحوظ نیست در عوض ابراز علاقه و ارادت جای طبیعی خود را دارد چنانچه در خاطرات مزبور نهضت جنگل چنین آمده: «از قرار تقریرکسانی که در آنجا بودند، گویا به هنگام بریدن سر نفس هم داشته و خون هم به قسمی جاری شده که قبرستان پر از خون میگردد.»
هنوز معلوم نیست که سر میرزا در قبرستان جدا شده است یا در محل فوتش، به همین دلیل داستان ها و بررسیهای تاریخی در این زمینه همچنان ادامه دارد.
ماجرای نهضت جنگل
روز ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ میرزا کوچک خان جنگلی در ادامه مبارزات خود در راه اعاده استقلال و حاکمیت ملی ایران، در شهر رشت حکومت جمهوری اعلام کرد. این اعلام درپی یک رشته تماسها و گفتگوها با مقامات روسیه و کسب اطمینان از این که نیروهای مداخلهگر آنان در شمال ایران در کار حکومت انقلابی میرزا، کارشکنی نخواهند کرد، صورت گرفت. درست سه هفته پیش از این اعلام، در سپیده دم روز ۲۸ اردیبهشت ۱۲۹۹ نیروهای ارتش سرخ به بهانه «سرکوبی ضد انقلاب که در شمال ایران کمین کرده بود» به بندرانزلی یورش برده و این شهر را اشغال کرد. مقصود روسیه از «ضدانقلاب» افراد مسلحی بودند که با حمایت انگلیسیها علیه بلشویسم نوظهور در شوروی میجنگیدند و از اراضی شمال ایران نیز به عنوان یکی ازپایگاههای خود استفاده میکردند.
جنگلیها که مبارزات مسلحانه با رژیم استبدادی و سرسپرده قاجار را آغاز کرده و جنگلهای شمال را مقر خود قرار داده بودند، در آغاز پیروزی انقلاب روسیه روابط حسنهای با بلشویکها برقرار کرده بودند نهضت جنگل انقلاب روسیه را تأیید میکرد و رهبران جدید روسیه نیز میرزا را به عنوان یک انقلابی ضداستعمار میدانستند و او راستایش میکردند. اما چندی نگذشت که روسها سیاست دوستانه خود را تغییر دادند و قدم به قدم به خاطر حفظ منافع خود در ایران از حمایت نهضت جنگل دست کشیدند و سرانجام به آن خیانت کردند
. روز ۲۸ اردیبهشت، نیروهای ارتش سرخ به نام سرکوبی ضدانقلابی که در شمال ایران کمین کرده بود، وارد انزلی شدند. نهضت میرزا کوچکخان که حضور نیروهای کشوری دیگر را در خاک ایران مخالف با اصول سیاست خود و به زیان استقلال وتمامیت ارضی کشورمیدانست، به مخالفت برخاست. در آن زمان هم روسها و هم میرزاکوچک خان در شرایطی بودند که رویارویی با یکدیگر را به صلاح خود نمیدیدند. هریک با اقدامات نظامی، اهداف خاص خود را دنبال میکردند و دیدگاه متعرضانه به یکدیگر نداشتند؛ در نتیجة تماسهای بعدی میرزا کوچک خان با نیروهای نظامی و سیاسی روسیه، میان طرفین توافقهایی حاصل شد.
- ۰۱/۱۰/۱۲